ابزارها، روشها، مثالها و توصیهها
تولید محتوا یا Content Creation دغدغهی تازهای نیست.
تقریباً از زمانی که صنعت چاپ به وجود آمد و ظرفیت تولید به تدریج بیشتر از محتوای در دسترس شد، تولید محتوا و پیدا کردن محتوای مناسب برای نشر به یک چالش جدی تبدیل شد.
صنعت نشر در اروپا بلافاصله پس از اختراع ماشین چاپ، به سراغ چاپ انجیل رفت که هم کسی مدعی دریافت حقالتالیفش نبود و هم متقاضیان فراوان داشت.
اما بعد از مدت کوتاهی، ماجرای تولید محتوا جدی شد و بحث سفارش تولید محتوا به یک شغل تبدیل شد. سردبیرهای نشریات، وظیفهشان این بود که موضوعات مناسب برای نشر را جستجو کنند و سپس تولید محتوای متناسب را به نویسندگان و ژورنالیستها سفارش دهند.
چالش محتوا در عصر رسانه های الکتریکی
با گسترش رادیو و تلویزیون و قبل از توسعهی علم الکترونیک و دیجیتال، اصطلاح رسانه های الکتریکی یا Electric Media مطرح شد.
بزرگان و تحلیلگران رسانه از همان زمان، بحث فراگیر شدن رسانه و دسترسی انبوه به محتوا و رسانه را مورد توجه قرار دادند.
نورمن آنجل، مارشال مک لوهان، ژان بودریار، نیل پستمن و اروینگ گافمن از جمله افرادی بودند که چالش محتوا را در عصر رسانه های الکتریکی مطرح میکردند.
اما طبیعتاً چون در آن مقطع، تولید محتوا همچنان محدود به بخش کوچکی از جامعه بود، هر زمان از چالش محتوا صحبت میشد، بیشتر نگرانی از حجم بالای مصرف محتوا و تاثیر رسانه های انبوه بر تفکر جمعی بود.
تولید محتوا در عصر رسانه های الکترونیکی و شبکه های اجتماعی
با ارزان شدن تکنولوژی دیجیتال و فراگیر شدن دسترسی به ابزارهای تولید محتوا (موبایل، دوربین دیجیتال، لپتاپ، اینترنت، وب و سایر ابزارهای مشابه) چالش جدیدی در فضای محتوا ایجاد شد.
در کنارِ مشکل مصرف محتوا و غرق شدن زیر حجم محتوای فراوان – که حداقل در یک قرن اخیر، متفکران و تحلیلگران را مشغول خود کرده است – مسئلهی تولید محتوا هم مطرح شد.
این بار دیگر تولید محتوا یک بحث تخصصی حوزهی رسانه نیست و تقریباً همهی ما به نوعی درگیر آن هستیم.